جمعه 24 آبان 1392
ن : رضا

پوزش میطلبم

 

من رو ببخش

بخاطر همه خوبی هایی ک بهت کردم

و

 باعث شدن تو فکر کنی کسی هستی

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 24 آبان 1392
ن : رضا

میخواهم...

 

میخواهم یادت را طلاق دهم

ولی چ کنم ک

از عهده ی مهریه ی سنگین خاطراتت بر نمی آیم

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 24 آبان 1392
ن : رضا

آن

 

آن ک رخسار تو را رنگ و گل و نسرین داد

صبر و آرام تواند ب من مسکین داد

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 24 آبان 1392
ن : رضا

شیطون بلایی

 

 

اصلا دختر باد تو پاییز میخواد بره بیرون نباید لباس گرم بپوشه

تا سردش بشه و پسره کتش رو بده تا بپوشه

دختره بگه خودت چی

پسره هم بگه عزیزم تو بپوش لباسم بوی عطر تو رو بگیره

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: دختر, پسر, لباس, ,


جمعه 17 آبان 1392
ن : رضا

تو

اگر "شما" واژه ی مودبانه ایست

اما

" تو " شدن لیاقت میخواهد



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 17 آبان 1392
ن : رضا

اینبار

 

اینبار ک آمدی دستانت روی قللبم بگذار

تا بفهمی

این دل با دیدن تو نمیپد

میلرزد

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 10 آبان 1392
ن : رضا

خیلی حرف داره ها

 

آمده بودم

 

" تو " را ببینم

 

آمدم

 

" شما " را دیدم

 

 



:: موضوعات مرتبط: ، عاشقانه ، از هر دری سخنی، ،


جمعه 10 آبان 1392
ن : رضا

ابهت

پسر باید اینقدر آبهت داشته باشه ک وقتی ب عشقش زنگ میزنه

خانوم بگن :

اوه اوه آقامون زنگ زد

نه اینکه بگه :

آخی جوجوم زنگ زد



:: موضوعات مرتبط: طنز، عاشقانه ، ،


جمعه 10 آبان 1392
ن : رضا

این روزا

 

 

این روزها عشق را با دست پس میزنن و با پا پیش میکشند

حیف از عشق ک زیر دست و پاست

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 3 آبان 1392
ن : رضا

چ کنم

نمیگفت بیا ...

نمیگفت بمـان ...

حتی نمیگفت برو راحتم بگــذار ...

می آمد ...

حرف های عاشقانه می شنید ...

لبخند می زد و می رفـت 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 3 آبان 1392
ن : رضا

دلم...

 

کو دلم،کو دلی که برد و نداد؟

غارتم کرده،داد می خواهم

دل خونین مرا چکار آید؟

دلی آزاد و شاد می خواهم

دگرم آرزوی عشقی نیست

بیدلان را چه آرزو باشد؟

دل اگر بود باز می نالید

که هنوزم نظر به او باشد

او که از من برید و ترکم کرد

پس چرا،پس نداد آن دل را؟

وای بر من که مفت بخشیدم

دل آشفته حال غافل را...



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

خوابم نمیبره

 

 

خاموشی

 

ولی دلم میخواد بازم بگیرمت

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

گفتم: واقعا داري ميري؟ گفت: آره... گفتم: منم بيام؟ گفت: جايي که من ميرم جاي2 نفره نه 3نفر! گفتم: برمي‌گردي؟ فقط خنديد… اشک توي چشمام حلقه زد، سرمو پايين انداختم، دستشو زير چونم گذاشت و سرمو بالا آورد گفت: تو کجا ميري؟ ...گفتم: ميرم بالاخره يه جايي... گفت: تنها نريا، يکيو با خودت ببر...! گفتم: جايي که من ميرم جاي 1 نفره نه 2 نفر! گفت: برمي‌گردي؟ گفتم: جايي که ميرم راه برگشت نداره! من رفتم اونم رفت... ولي اون مدتهاست که برگشته و با اشک چشماش ...خاک مزارمو شستشو ميده.....



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 5 مهر 1392
ن : رضا

فروغ فرخزاد

 

کاش چون پاییز بودم کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم

برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد

آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد

اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد

وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم

شاعری در چشم من می خواند شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد

در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من

همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته

پیش رویم
چهره تلخ زمستان جوانی

پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی

سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم  کاش چون پایز بودم



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: پائیز,


جمعه 22 شهريور 1392
ن : رضا

برای عشق ...

برای عشق تمنا كن ولی خار نشو

برای عشق قبول كن ولی غرورتت را از دست نده

برای عشق گریه كن ولی به كسی نگو

برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه

برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشكن

برای عشق جون خودتو بده ولی جون كسی رو نگیر

برای عشق وصال كن ولی فرار نكن

برای عشق زندگی كن ولی عاشقونه زندگی كن

 
برای عشق بمیر ولی كسی رو نكش

برای عشق خودت باش ولی خوب باش

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


سه شنبه 19 شهريور 1392
ن : رضا

اشتباه نکنید

 

 

چه اشتباه بزرگی ست

 

تلخ کردن زندگیمان

 

برای کسی که در دوری

 

 

ما

 

 

شیرین ترین لحظات زندگیش را

 

سپری میکند

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


پنج شنبه 14 شهريور 1392
ن : رضا

اگر میتوانستم......

 

 

امروز به تو مینگریستم و پیش از این هرگز تااین حد احساس غرور نکرده بودم.تو را دیدم در حالی که به رویاهایت
می اندیشیدی وبا صدای بلند آنها را به زبان میآوردی و دلم میخواست کاری کنم که رو یا هایت بهحقیقت بپیوندد.
شاید به این ترتیب مجبور نبودی منتظر بمانی .زیرا کاری نیست کهمن برایت انجام ندهم ،تنها اگر میتوانستم
اگر میتوانستم ،اطمینان حاصل میکردمکههرگز طعم شکست را نمیچشی،اما آنگاه از همواره پیروز شدن چه می آموختی؟
اگرمیتوانستم ،هنگام زمین خوردن دستت را میگرفتم،اما آنگاه هرگزنیروی دوباره برخواستنرا نمیشناختی.
اگر میتوانستم،تو را مستقیما به مقصد زندگیت میبردم اما آن گاههرگز وحشت گم شدن در راه را نمیشناختی.
اگر میتوانستم ،عشقی که آرزوی آن راداری،عشق زندگیت را ،برایت میافتم اما آنگاه هرگز نمیفهمیدی که لذت عشق
واقعی درمسیری است که در طی آن،عشق را می یابی
اگر میتوانستم تمام روزهای تو را آفتابیمیکردم اما آن گاه هرگز پاکی باران را نمیشناختی.
اگر میتوانستم ،تو را باگنجینه های دنیایی که در آن زندگی میکنی احاطه میکردم اما آن گاه هرگز به ارزشگنجینه های
دنیای درون خود پی نمیبردی .
اگر میتوانستم، خوشبختی را دردستانت میگذاشتم اما آن گاه هرگز یاد نمیگرفتی که رشد واقعی از تلاش برای دستیافتن
به چیزهایی می آید که در دسترس تو نیست .

اگر میتوانستم و میتوانم ،تو را تا پایان عمر و تا ابد دوست خواهم داشت

عاشق مباش ار عاقلی٬دریاب اگرصاحب دلی               باشد که نتوان یافتن٬دیگر چنین ایام را



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


دو شنبه 11 شهريور 1392
ن : رضا

Ossip Mandelstam

 

حال که

اثر اوسیپ ماندلشتام

 

حال که نتوانستم دست هایت را برای خود نگهدارم

حال که به لب های ابریشم و نمکت خیانت کردم

باید در آکروپل منتظر صبح باشم

از گریه های ستون های باستانی چقدر بیزارم

...

هیچ نامی , صدایی ,  اثری از تو نیست

چگونه توانستم ؟ چگونه که بازگشتت را باور کنم ؟

چرا با شتاب از تو جدا شدم ؟

...

ستاره پنهان شده است , دوخت بی درز

سپیده دم , پرستوی خاکستری به شیشه خورد

و روز , همچون گاوی که روی کاه بیدار شود

در میان آکنده از خواب خود را می رهاند .

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


پنج شنبه 24 مرداد 1392
ن : رضا

usher

 

where are you now

when

i need you around

 

) usher - climax (



:: موضوعات مرتبط: انگلیسی، عاشقانه ، ،


پنج شنبه 17 مرداد 1392
ن : رضا

آخرش

بالاخره یاد می گیری
از یک دوستت دارمِ ساده، برای دلت یک خیالِ رنگارنگ نبافی...

که رابطه یعنی بازی و اگر بازیگری نکنی، می بازی...

که داستان های عاشقانه، از یک جایی به بعد رنگ و بوی منطق به خود می گیرند...

که سر هر چهار راهِ تعهد، یک هوسِ شیرین چشمک می زند...

یاد می گیری
که خودت را دریغ کنی تا همیشه عزیز بمانی...

که آدم جماعت چه خواستن های سیری ناپذیری دارد...و چه حیله هایی برای بدست آوردن...

که باید صورت مسئله ای پر ابهام باشی، نه یک جوابِ کوتاه و ساده...

که وقتی باد می آید باید کلاهت را سفت بچسبی، نه بازوی بغل دستی ات را...

روزی می فهمی
در انتهای همه گپ زدن های دوستانه، باز هم تنهایی...

و این همان لحظه ای ست
که همه چیز را بی چون و چرا می پذیری
با رویی گشاده
و لبخندی که دیگر خودت هم معنی اش را نمی دانی

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


پنج شنبه 10 مرداد 1392
ن : رضا

عشاق

 

چرا دیگه جوابمو نمیدی؟ اینقدر ازم بدت میومد؟
ما که باهم خوب بودیم
یهو چی شد! لااقل دلیلش رو بهم بگو
یعنی اون گوشه های دلت هم هیچ جایی واسه من نیست؟
هیچی نمیخوای بگی؟ دلم خیلی تنگ شده برات
بدون تو زندگیم هیچ معنی و مفهومی نداره
همش به یه نقطه خیره میشم و به تو فکر میکنم
تو رو خدا یه چیزی بگو. گوشیت هم که خاموشه
دارم دیوونه میشم. لااقل یه فحشی بد و بیراهی چیزی بده بهم
سکوتت واقعا آزار دهندست
دارم خاطره هامونو مرور میکنم.

از این میترسیدی یه روز تنهات بزارم.
گفتی بدون من زندگی برات معنی نداره
اشکاتو پاک کردم. بغلت کردمو آروم در گوشت گفتم
تو خود منی. هیچوقت خودمو تنها نمیزارم
قول میدم هیچوقت ترکت نکنم.
مگه روزی که روحم جسممو ترک کرده باشه
من سر قولم وایستادم. هنوز هستم. ولی تو چی.
زندگیت بدون من معنی پیدا کرده آره؟
لعنتی چرا اینکارو باهام میکنی؟ لذت میبری از اینکه حرفامو میخونی؟
زجر کشیدنمو میبینی و هیچی نمیگی؟
چرا لااقل یه چیزی نمیگی که بفهمم تو زندگیت دیگه هیچ جایی ندارم؟
چرا یه چیزی نمیگی که برم گورمو گم کنم؟
چرا آخه؟ مگه من باهات چیکار کردم؟
چرا حداقل باهام خداحافظی نمیکنی؟
یعنی حقم از این رابطه یه خداحافظی خشک و خالی هم نبود؟
دوست داری نفرینت کنم؟ دوست داری از خدا برات بد بخوام؟
دلم نمیزاره که واست غم و بدی بخوام. من دوستت دارم
تک تک لحظه هایی که کنارت بودم رو دوس دارم.
همشونو هر روز و هر شب تو آغوش میگیرم و مرور میکنم
با همونا زندگی میکنم. به همونا دل خوش میکنم
تو هم برو با کسی که فکر میکنی بیشتر از من میخوادت
با کسی که فکر میکنی بیشتر از من کنارش شادی
فقط بدون یکی هست که بهت فکر میکنه و هر لحظه برات آروزی خوشبختی میکنه
از خدا هم میخوام آه دلمو نشنیده و اشک چشمامو ندید بگیره
ازش میخوام جای من هواتو داشته باشه
خیلی دوستت دارم
خیلی
مواظب خودت باش...

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


سه شنبه 8 مرداد 1392
ن : رضا

برو

 

ماندن همیشه خوب نیست...

رفتن هم همیشه بد نیست...

گاهی رفتن بهتر است.

گاهی باید رفت...

باید رفت تا بعضی چیز ها بماند...

اگر نروی هر انچه ماندنیست خواهد رفت...

اگر بروی شاید با دل پـُــر بروی و اگر بمانی با دستِ خالی خواهی ماند...

گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی ست با خود بُرد...مثل یاد،مثل خاطره ،مثل غرور...

و آنچه ماندنیست را جا گذاشت،...مثل یاد،مثل خاطره،مثل لبخند...

رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی،بروی...

و ماندنت رفتنی می شود وقتی که نباید بمانی، بمانی...

برو و بگذار چیزی از تو بماند که نبودنت را گرانبها کند...

برو و بگذار پیش ازاینکه رفتنت دردی بر دلی بنشاند،خاطره ای پر حسرت شود ...

برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش دل کسی که شکستن غرورت برایش؛

از شکستن سکوت آسانتر باشد...

عشقت را بردار و برو...

خــــــــــوب برو...زیبــــــــــــا برو .



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: برو,


چهار شنبه 2 مرداد 1392
ن : رضا

دلتنگم

 

 

 

 شراب هم ب مستی ام حسادت میکند

 

آنگاه ک خمار لحظه ی دیدن تو میشوم

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


پنج شنبه 27 تير 1392
ن : رضا

چ کردند

 

 

 

میخواستند آغوش و بوسه را از عشق جدا کنند

عشق را از آغوش و بوسه جدا کردند



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


سه شنبه 25 تير 1392
ن : رضا

خدا نیااره

 

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ رابطه ای ﮐﺎﺕ ﻣﯿﺸﻪ : ﺍﻭﻟﺶ ﻣﯿﮕﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﯾﻪ ﺣﺲ ﻋﺎﺩﯾﻪ
.
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺩﻟﺖ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﺵ ، ﯾﺎﺩ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﺵ ﻣﯿﻮﻓﺘﯽ ، ﻣﻮﺯﯾﮑﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺑﺎﻫﺎﺵ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﺍﺩﯼ ﻣﯿﺮﻥ ﺭﻭ ﺍﻋﺼﺎﺑﺖ ، ﺩﻟﺖ ﺍﻭﻧﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺍﻣﺎ
ﻧــﯿـــﺴــــــــﺖ
.
ﺗﺎﺯﻩ ﺍﻭﻝِ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺳﺨﺘﺘﻪ ، ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ، ﺷﺒﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﻓﺮﺩﺍ ، ﺻﺒﺤﺎ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺐ ﺷﻪ ، ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﺕ ﺍﺭﺯﺵ
ﻧﺪﺍﺭﻩ ، ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺷﯿﺎ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﯽ ، ﮔﺎﻫﯽ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ
ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺍﻣﺎ ﺗــَـﻪِ ﺩﻟﺖ ﻏﻢِ ، ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ ، ﺑﺎﻭﺭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺕ ﺳﺨﺘﻪ ، ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ؟
.
ﯾﻪ ﻣﺪﺗﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ : ﺟﺎﯼ ﺯﺧﻢِ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﻧﺸﺪﻩ ﻓﻘﻂ ﺳﺮﺩ ﺷﺪﻩ ، ﯾﻪ ﺭﻭﺯ
ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺶ ، ﺩﻟﺖ ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ ، ﺑﺎﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮐﺎﺑﻮﺳﺎﺕ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ ،
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ؟؟
.
ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﺨﺘﯿﺎﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ : ﺷﺎﺩ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﺣﺴﻪ ﺧﺎﺻﯽ ﻫﻢ
ﻧﺪﺍﺭﯼ ، ﺭﻭﺯﺍﺕ ﺗﮑﺮﺍﺭﯾﻦ ﻭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ
ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
.
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ، ﺣﺎﻟﺘﻮ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ ، ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﯽ
ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﯼ ، ﺍﺯ ﺻﺤﺒﺘﺎﺵ ﻣﻮﺗﺠﻪ ﻣﯿﺸﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ .......
.
ﺍﻣﺎ : ﻫﻢ ﺣﺴﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﺩﺍﺭﯼ ، ﻫﻢ ﺗــــﺮﺱ ، ﻏﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻪ ﺟﺎﺕ
ﮐﺴﯿﻮ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻪ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺭﺩﯼ ، ﺭﻭﺯﺍﯼ
ﺳﺨﺘﺖ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﺖ ﺗـﻮ ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ، ﺩﻭﺱ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻨﯽ ،
ﺩﻭﺱ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭﺩ ﺑﮑﺸﯽ
.
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﯾﮑﻢ ﺷﺎﺩ ﺷﺪﯼ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺲ ﻗﺪﯾﻤﻮ ﻧﺴﺒﺖ
ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺭﯼ ، ﺗﺼﻤﯿﻤﺖ ﺩُﺭُﺳﺖِ ، ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﻩ ، ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ،
ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺭﻩ
.
ﺍﯾــﻦ رابطه ﺑـﺎ ﺗـــﻤـــﻮﻣــﻪ ﺳــﺨــﺘـــﯿــﺎﺵ ﺗــﻤــﻮﻡ
ﺷـﺪﺳـﺖ !! ﺗــــﻤــــﻮﻡ


:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


چهار شنبه 19 تير 1392
ن : رضا

دل من

 

 

برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم
 
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»
 
برای دلم، گاهی پدر میشوم
 
خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»
 
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
 
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …
 
دلم ، از دست من خسته استــ


:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


چهار شنبه 19 تير 1392
ن : رضا

یگانگان

 

. . .بعضی ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ 

ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ!

ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺍﺻﻼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ...

ﯾﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻫﺎ! 

ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ... 

ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺑﺪﺍﺭﯼ

ﺁﻥ ﻫﻢ ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﻋﺸﻖ...!

ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﻫﻢ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ!

ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻫﻢ

دﺭ ﮐﻨﺞ ﺩﻟﺖ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﺧﺎﺹ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ...!

 



:: موضوعات مرتبط: ، عاشقانه ، ،


یک شنبه 16 تير 1392
ن : رضا

حرف دل

 


حرف دلت رو امروز بزن
اگر امروز گفتی، اسمش "حرف دله" 
اگر نگفتی، فردا میشه " درد دل " ..

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


یک شنبه 16 تير 1392
ن : رضا

دقت کن







باور کــن خیلــی حــرف اســت وفــادار دستهــایی باشــی ؛


کــــــــه یکبــــــــار هــــــــم لمسشــــــــان نکــــــــرده ای



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


شنبه 15 تير 1392
ن : رضا

عقش


عشـق یعنـی بـه خـآطـرش همـه چیـز ُ همـه کستُ زیــر پـآ بذاری ..


عشـق یعنـ ـی هـرچـی تـو عمـرت بـ ه ایـن ُ اون خنـدیـدی ُ گفتـی مـ ن عمـراَ اینجـوری بـآشـ م نـآخـوآدگـآه و بـدون ِ اینکـہ خـودت بخـوآی سـر خودت بیـآد ..

عشـ ق یعنـی به دلتــ ، هـی بخــوآی بـا منطـ ـق بگـی نمیشـ ه و دل حـرفــ ِ خـودشُ بـزنــ ه ..

تـ و ایـ ن دوره و زمـونـ ه عشـق کم پیـدآ میشـ ه ..

بیشتـرش " سـو تفـآهــم" و "تلقیـ ن بـہ قلبتـــ " هستش ..

عشـق ..

خـوش بحـآل کسـی کـہ واغعـاَ عـآشق ِ ! چـون عـذآبشـ م شیـرینـــہ ..



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


یک شنبه 9 تير 1392
ن : رضا

بانو . عشقت ب من آموخت


 


عشقت اندوه‌ را به‌ من‌ آموخت‌
و من‌ قرن‌ها در انتظارِ زنی‌ بودم‌ که‌ اندوهگینم‌ سازد!
زنی‌ که‌ میان‌ بازوانش‌ چونان‌ گنجشکی‌ بگریم‌ُ
او تکه‌ تکه‌هایم‌ را چون‌ پاره‌های‌ بلوری‌ شکسته‌ گِرد آورَد!

عشقت‌ بدترین‌ عادات‌ را به‌ من‌ آموخت‌! بانوی‌ من‌!
به‌ من‌ آموخت‌ شبانه‌ هزار بار فال‌ قهوه‌ بگیرم‌،
دست‌ به‌ دامن‌ جادو شوم‌ُ با فال‌گیرها بجوشم‌!

عشقت‌ مَرا به‌ شهرِ اندوه‌ برد! ـ بانوی‌ من‌! ـ
و من‌ از آن‌ پیش‌تر هرگز به‌ آن‌ شهر نرفته‌ بودم‌!
نمی‌دانستم‌ اشک‌ها کسی‌ هستند
و انسان‌ ـ بی‌اندوه‌ ـ تنها سایه‌یی‌ از انسان‌ است‌!

عشقت‌ به‌ من‌ آموخت‌ تو را در همه‌ چیزی‌ جست‌ُجو کنم‌
و دوست‌ بدارم‌ درخت‌ عریان‌ زمستان‌ را،
برگ‌های‌ خشک‌ خزان‌ را و باد را و باران‌ را
و کافه‌ی‌ کوچکی‌ را که‌ عصرها در آن‌ قهوه‌ می‌نوشیدیم‌!

عشقت‌ پناه‌ بُردن‌ به‌ کافه‌ها را به‌ من‌ آموخت‌
و پناه‌ بُردن‌ به‌ هُتل‌های‌ بی‌نام‌ُ کلیساهای‌ گُم‌نام‌ را!

عشقت‌ مَرا آموخت‌
که‌ اندوه‌ غربتیان‌ در شب‌ چند برابر می‌شود!
به‌ من‌ آموخت‌ بیروت‌ را چونان‌ زنی‌ بشناسم‌، ظالم‌ُ هوس‌انگیز
که‌ هر غروب‌ زیباترین‌ جامه‌هایش‌ را می‌پوشَد،
بر سینه‌اش‌ عطر می‌پاشد
تا به‌ دیدارِ ماهی‌گیران‌ُ شاه‌زاده‌ها برود!


عشقت‌ اندوه‌ را به‌ من‌ آموخت‌
و من‌ قرن‌ها در انتظارِ زنی‌ بودم‌ که‌ اندوهگینم‌ سازد!
زنی‌ که‌ میان‌ بازوانش‌ چونان‌ گنجشکی‌ بگریم‌ُ
او تکه‌ تکه‌هایم‌ را
چون‌ پاره‌های‌ بلوری‌ شکسته‌ گِرد آورَد!

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 31 خرداد 1392
ن : رضا

here and now


here and now

i promise to love faithfully

you are all i need

here and now

i vow to be one with thee

your love is all i need

say yeah

when i look in your eyes there i see

all that a love should really be

and i need you more  and more each day

nothing can take your love away

more than i dare  to dream

i need you

here and now

i promise to love faithfully



:: موضوعات مرتبط: انگلیسی، عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: love, need, you,


جمعه 31 خرداد 1392
ن : رضا

شیرین

 

 

تيشه ام را آورده ام تو بگو كدام كوه...

.
.
.
.

فقط كمى " شيرين " باش...

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


پنج شنبه 30 خرداد 1392
ن : رضا

بهترین متن

 

دلت را بتکان

 

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن

دلت را بتکان

اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین

بگذار همانجا بماند

فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش

قاب کن و بزن به دیوار دلت ...

دلت را محکم تر اگر بتکانی

تمام کینه هایت هم می ریزد

و تمام آن غم های بزرگ

و همه حسرت ها و آرزوهایت ...

باز هم محکم تر از قبل بتکان

تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!

حالا آرام تر، آرام تر بتکان

تا خاطره هایت نیفتد

تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟

خاطره، خاطره است

باید باشد، باید بماند ...

کافی ست؟

نه، هنوز دلت خاک دارد

یک تکان دیگر بس است

تکاندی؟

دلت را ببین

چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟

حالا این دل جای "او"ست

دعوتش کن

این دل مال "او"ست...

همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا

و حالا تو ماندی و یک دل

یک دل و یک قاب تجربه

یک قاب تجربه و مشتی خاطره

مشتی خاطره و یک "او"...

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


سه شنبه 28 خرداد 1392
ن : رضا

مرد این بازیچه دیگر نیستم

 

یکشبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او

پـُر ز لیلا شد دل پـُر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق...دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ... من نیستم

گفت: ای دیوانه..لیلایت منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آواره ی صحرا...نشد

گفتم عاقل می شوی...اما نشد

سوختم در حسرت یک یا رَبت

غیر لیلا ..بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی

در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: عشق, لیلی, مرد,


سه شنبه 28 خرداد 1392
ن : رضا

دیگر دل نلرزد

 

 

نه دیگر دل نلرزد از نگاهت

پریشان هم نگردد از جفایت

نه دیگر شوق دیدار و وصالت

نه شوق دیدن آن خنده هایت

دلم را در هوای آرزویت

تو کشتی ذره ذره با جفایت

تو دانستی دلم می لرزد از عشق

به شبها آتشی دارم من از عشق

تو دانستی دل و جان و نگاهم

همه کردم فدایت،روزگارم

تو دانستی ولی افسوس و افسوس

نبودی محرم این جان پرسوز

  



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


سه شنبه 28 خرداد 1392
ن : رضا

سکوت

 

 

ميان زمين و آسمان ، نردباني است.

سكوت در اوج اين آسمان است.

كلام يا نوشتار، هر چه قدر هم كه قانع كننده باشند، باز هم در ميانه ي اين نردبان هستند.

بايد بر آن ها پا نهاد،بدون هيچ فشاري.

سخن گفتن دير يا زود به شرارت بدل مي شود.

نوشتن دير يا زود به شرارت بدل مي شود.

دير يا زود بي شك، بي ترديد.

تنها سكوت از شرارت تهي است.

سكوت اولين و آخرين است.

سكوت عشق است 

و در غير اين صورت ، از صدا هم پست تر است.

ساعت هاي خاموشي، ساعت هايي هستند كه آشكارا آواز سر مي دهند.

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: سکوت,


دو شنبه 27 خرداد 1392
ن : رضا

نیگا


 

 

 

هی رفیق


اونی ک الان تو بغلته و کنارته


ی روزی آرزوی من بود



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


دو شنبه 27 خرداد 1392
ن : رضا

از عشق سخن باید گفت


 

از عشق سخن باید گفت ; همیشه از عشق سخن باید گفت

عشق ، در لحظه پدید می آید


دوست داشتن ، در امتداد زمان

این ، اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است

عشق ، معیارها را در هم می ریزد

دوست داشتن بر پایه ی معیارها بنا می شود

عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد
دوست داشتن ، از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد

عشق، قانون نمی شناسد،

دوست داشتن،اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست.

عشق فوران می کند- چون آتشفشان،و شره می کند چون آبشاری عظیم،
دوست داشتن،جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم.

عشق ، ویران کردن خویش است
دوست داشتن ، ساختنی عظیم

عشق ، دق الباب نمی کند ، مودب نیست ، حرف شنو نیست ، درس خوانده نیست ، حسابگر نیست ، سر به زیر نیست ، مطیع نیست

عشق ، دیوار را باور نمی کند ، کوه را باور نمی کند ، گرداب را باور نمی کند ، زخم دهان باز کرده را باور نمی کند ، مرگ را باور نمی کند

عشق ، در وحله ی پیدایی ، دوست داشتن را نفی می کند ، نادیده می گیرد ، پس میزند ، له می کند و می گذرد
دوست داشتن نیز ، ناگزیر ،در امتداد زمان ، عشق را دود می کند ، به آسمان می فرستد ، و چون خاطره ای حرام ، فرشته ی نگهبانی بر آن می گمارد

عشق ، سحر است ، دوست داشتن ، باطل السحر

عشق و دوست داشتن ، از پی هم می آیند ، اما هرگز در یک خانه منزل نمی کنند

عشق ،انقلاب است،دوست داشتن، اصلاح
میان عشق و دوست داشتن ، هیچ نقطه ی مشترکی نیست

از دوست داشتن به عشق می توان رسید ، و از عشق ، به دوست داشتن
اما به هر حال ،حرکت از خود به خود نیست ، از نوعی به نوعی ست ، از خمیره ای به خمیره یی
و فاصله ایست ابدی ،میان عشق و دوست داشتن

که برای پیمودن این فاصله ، یا باید پرید ، یا باید فروچکید
-------------------------
من هردو را تجربه کردم. عشق را اگر نتوانی به سمت دوست داشتن هدایت کنی تجربه ای دردناک خواهد شد.
خوبی دوست داشتن در این است که خراب نمی کند ، دفرمه نمی کند ، اسیر نمی کند
اما عشق چیزِ دیگری است... هیچ کس انتهایش را نمیداند و شاید همین جذابیت عشق است



 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: عشق, ,


یک شنبه 26 خرداد 1392
ن : رضا

دلم تنگته

دلتنگی یعنی،
فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شه
دلتنگی یعنی،
عکسایی که نگاه کردن به اونا،رویاهات رو خیس می کنه
دلتنگی یعنی،
بغضی که باهاش کلنجار میری تا یهو نشکنه
دلتنگی یعنی،
اس ام اس هایی که فرستاده نمی شه،نوشته هایی که ثبت موقت می شه
دلتنگی یعنی،
لحظه هایی که با خودت زمزمه می کنی
" حتا دیگه اومدنت،بهم کمک نمی کنه "
دلتنگی یعنی،

امروز ...  



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین دوستان و آدرس bestoffriends.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.